درجا زدن در پله اول توسعه
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۱۳۱۴۳
باوجوداینکه آمار افراد اهل مطالعه در ایران، متوسط ارزیابی میشود، اما سرانۀ مطالعه کتاب (۱۶ دقیقه در شبانهروز) بنا به دلایل متعدد بسیار پایین است. اگر این رقم را با ارقام کشورهای دیگر مقایسه کنیم، باید گفت که وضعیت مطالعه در ایران تا رسیدن به کشورهای با سرانۀ مطالعۀ بالا در جهان بسیار فاصله دارد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، بهرغم توجه به کسبوکار کتابفروشی طی سالهای گذشته، همچنان کتابفروشیها بهعنوان یکی از چالشهای صنعت نشر از سوی مدیران و برنامه ریزان کشور معرفی میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از طرفی محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوزدهم خردادماه سال جاری در آئین اختتامیه پنجمین دوسالانه کتاب برتر استان سمنان در شاهرود اظهار کرد: طبق آخرین پیمایش در فروردین، ۴۳.۵ درصد مردم کتاب میخوانند و میزان مطالعۀ روزانه ۳۰ دقیقه است. که این عدد، بدون لحاظ کردن کتابهای آموزشی و ادعیه است.
اما بر اساس آخرین آمار منتشرشده درباره سرانه مطالعه کشور که توسط مرکز آمار ایران منتشرشده، آمده است: آمار ۴۳.۵ درصد، در مورد «افراد اهل مطالعه» در جامعه است که دادههای پیمایشهای ملی مصرف فرهنگی آن را تأیید میکند. در این پیمایشها از افراد پرسیده شده: «آیا بهطورکلی کتاب مطالعه میکنند یا خیر»؛ در سال ۱۳۷۹ این عدد ۴۳.۱ درصد بوده است و در سال ۱۳۸۲، ۵۰ درصد و در سال ۱۳۹۸ این رقم ۴۶.۶ درصد بوده است. البته در سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۲، ملاک این پرسش خانوار بوده است
البته در پیمایش مورداشاره، کتابهای ادعیه کسر شده است و این عدد بهدستآمده است و با اضافه کردن کتابهای درسی و مذهبی، آمار به ۶۵ درصد در سال ۱۴۰۱ میرسد. البته اهل مطالعه بودن فرد و یا خانوادۀ فرد، به معنی میزان «سرانۀ مطالعه» نیست. عامترین تعریف از سرانۀ مطالعه، میانگین مدتزمان مطالعه یک نفر در یک شبانهروز است.
در مورد سرانۀ مطالعه، آمار ۳۲ دقیقه در شبانهروز در میان «افراد اهل مطالعه» صادق است. در سال ۱۳۹۸، طبق پیمایش موج سوم مصرف کالاهای فرهنگی، میانگین مطالعه کتاب (غیردرسی) در جمعیت نمونه، حدود ۱۳ دقیقه در شبانهروز بوده است اما میانگین سرانۀ مطالعه کتاب (غیردرسی) در میان جمعیت اهل مطالعه (در میان ۴۶.۶ درصد جامعه)، حدود ۳۲ دقیقه در شبانهروز بوده است. بنابراین آمار مورداشاره در مورد سرانۀ مطالعه «افراد اهل مطالعه» در جامعه صادق است و نه همۀ افراد جامعه.
بر اساس دادههای پیمایشهای مصرف فرهنگی و طرحهای آمارگیری فعالیتهای فرهنگی خانوار، سرانۀ مطالعه در ایران بین سالهای مختلف، عددی بین ۱۵ تا ۱۶:۳۶ دقیقه در روز بیانشده است. در طرح آمارگیری فعالیتهای فرهنگی خانوار در سال ۱۳۹۹ (مرکز آمار ایران)، سرانه مطالعه افراد ١٥ساله و بیشتر باسواد در ماه بهطور متوسط هشت ساعت و ١٨ دقیقه برآورد شد که ١٦ دقیقه و ٣٦ ثانیه در روز است. از این مقدار ٦ ساعت و ٣٢ دقیقه سرانه مطالعه کتاب غیردرسی، یک ساعت و ٢٣ دقیقه سرانه مطالعه روزنامه و ٢٣ دقیقه سرانه مطالعه نشریات بوده است.
ملاحظه میشود که باوجوداینکه آمار افراد اهل مطالعه در ایران، متوسط ارزیابی میشود، اما سرانۀ مطالعه کتاب (۱۶ دقیقه در شبانهروز) بنا به دلایل متعدد بسیار پایین است. اگر این رقم را با ارقامی که در سال ۲۰۲۱ توسط استاتیسا (شرکت آلمانی دادههای بازار و مصرفکننده) ارائهشده است مقایسه کنیم، باید گفت که وضعیت مطالعه در ایران تا رسیدن به کشورهای با سرانۀ مطالعۀ بالا در جهان بسیار فاصله دارد.
دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در ایرانمهدی تمیزی، نویسنده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: بزرگترین مشکلی که در حوزه کتابهای هنری وجود دارد، ایرانیزه نبودن این کتابها است.
وی خاطرنشان میکند: از حوالی قرن نوزدهم، این غرب بود که برای همه کشورها ازجمله کشور پرریشه، پهناور و استراتژیک ایران، متون با درونمایههای فرهنگی و هنری نوشته است.
این نویسنده بابیان اینکه همچنان این ما هستیم که پس از سالها همان کتابها را مطالعه میکنیم، میافزاید: امروز حتی در حوزه هنرهایی که از ایران فرهنگی، نهتنها ایران جغرافیایی، هست، همه را ایران شناسان و مستشرقان غربی نوشتهاند و ما همانها را مطالعه میکنیم. البته کارهای بسیار اعلایی ارائه کردهاند و اگر همین متون نبود، میتوان گفت که هیچ از تاریخمان نداشتیم؛ پس نباید انکار کنیم که باوجود عدم تلاش ما در زمینه مکتوبات فرهنگی و هنری، همین آثار برجا مانده از غربیها غنیمت است.
وی برای نمونه به «ارنست هولتسر» (عکاس آلمانی) اشاره میکند و در ادامه میگوید: هولتسر بهعنوان کارمند مخابرات به ایران میآید، سالها در اصفهان میماند و در همین شهر زیست میکند و عکاسی میکند و آنچه امروز بهعنوان مطالعات تصویری از ایران و بهویژه اصفهان در دوره ناصری داریم، همین آثار ارنست هولتسر است.
تمیزی اضافه میکند: آرتور پوپ (هنر پژوهش امریکایی)، آندره گدار (معمار و باستانشناس فرانسوی)، اولریش مارزلف (هنرپژوه آلمانی) و دیگران، جایگاه رفیعی در شناخت فرهنگ و هنر ایران به جهانیان و نیز به خود ایرانیان دارند. بنابراین اگر از ایرانیزه نبودن متون ناراحت هستیم، نبود آگاهی و کوشش خودمان است و نباید به آن ایرانشناسان خرده گرفت.
قانون کپیرایت در ایران ماوی در ادامه به پیشینه کپیرایت در ایران اشاره میکند و میگوید: یک جلد کتاب خطی از «محمد شریف کاشانی» در موزه ملی ملک وجود دارد که به وقایع مشروطه پرداخته است. کاشانی به تصویر علاقهمند بوده و وقایع عصر مشروطه را که مینوشته، پیگیری میکرده تا عکسی نیز از هر واقعه یا شخصیتی که درباره وی مطلبی نوشته، بیابد یا خودش به عکاس سفارش دهد و در کنار متن خود ثبت در تاریخ کند.
این نویسنده با اشاره به تصویری در صفحه ۱۰۶ این کتاب از شیخ فضلالله نوری، که عصای چوبی در دست راست دارد و گوشه بالای عکس نوشته: «رمضان ۱۳۲۷ / حق کپیه محفوظ»،اظهار میکند: عکس به ما نشان میدهد که در دوره ناصرالدینشاه و مظفرالدین شاه قاجار، آغاز دورانی است که دمکراسی و قوانین مدنی در ایران تجربهشده و همان زمان کپیرایت در ایران جایگاه پیداکرده، اما امروز پسازاین همهسال، کپیرایت هیچ جایگاهی ندارد!؛ حتی عبارت «حق کپیه محفوظ» را از همان عکس پاککردهاند و منتشر میکنند!. مانند نهادهای خصوصی همچون ناشران یا نهادهای دولتی همچون صداوسیما که برایشان کپیرایت محلی از تعمل و احترام ندارد!، و میدانیم که این رفتار، بهنوعی سرقت است.
وی بابیان اینکه عمده ناشران، کتاب را از دبی و آمازون میخرند و در ایران چاپ میکنند، تصریح میکند: جالب اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مجوز نشر دادن، به این سرقت صحه میگذارد و چون قانونی در زمینه کپیرایت نداریم، اهمیت نمیدهند و از کنار آن عبور میکنند. البته در این میان، هستند نهادهای ارجمندی همچون «نشر نظر» که در این زمینه، رفتار حرفهای و خوبی دارند.
حقالتألیف در ایران ماتمیزی با اشاره به اینکه حقالتألیف و حق التحریر در ایران پایین است، میافزاید: نویسنده در ایران بهمثابه کسی است که کار تفننی انجام میدهد!. البته شاعران و هنرمندان نیز به همین اوضاع گرفتارند!. بهطور ویژه، بیشتر مدیران و مسئولان، هیچ آگاهی ندارند از زیست یک نویسنده، یک هنرمند و هر فردی که در چنین زمینههایی زندگیاش را صرف کرده است.
وی مسئله دیگری در خصوص فعالیتهای فرهنگی و هنری افراد را برشمرد و خواستار توجه مسئولان شد و در ادامه میگوید: امروز اگر فردی کارمند دولت باشد و نیز بهعنوان مؤلف کتاب، باوجود زمان و زایشی شخصی که برای تألیف گذاشتهشده، نمیتواند اثرش را بهراحتی به انتشارات همان ادارهای که در آن کار میکند بفروشد؛ چرا که قانونی وجود دارد به نام «منع مداخله»!. درحالیکه این قانون خوب، باید برای پیمانکارانی باشد که فعالیت اقتصادی و پرمنفعت دارند، نه برای فردی که پژوهشی کرده و تألیفی به وجود آورده. از اتفاق، چنین فردی باید بیش از دیگر کارمندان، مورداحترام نهاد مطبوع خود باشد.
کتابفروشی در ایران ماعضو سرای اهلقلم ایران در ادامه به علل زوال و کمفروغی کتابفروشیهای ایران و بهویژه اصفهان اشاره میکند و میگوید: برپایی نمایشگاههای بزرگ کتاب، ازجمله در تهران، مهمترین علت این بحران است. بهطور مثال در آلمان، سازوکار نمایشگاههای بزرگ کتاب بر اساس نمایشگاه بودن و پرزنت کتابهای منتش شده است و فروش بر عهده کتابفروشان است. اگر در ایران نیز این روند اجرا میشد، کتابخوانها، سبد فرهنگی خود، که به سبب تورم افسارگسیخته، کوچک و کوچکتر میشود، را به نمایشگاههای کتاب تهران یا دیگر نمایشگاهها نمیبرند و مسئولان نیز برای کتابخانههای عمومی، ثروت نهاد مطبوع خود را سرازیر تهران نمیکردند و فرصت برای روشن ماندن چراغ کتابفروشیها فراهم میشد.
وی کتابهای کمکدرسی را عامل دیگر زوال کتابخوانی در ایران عنوان و در ادامه اظهار میکند: کتابهای کمکدرسی، دکانها و بنگاههای عریض و طویل مالی با سود بسیار بالا است که فسادش دامنگیر همه شده است.
از جلال آل احمد تا کتابهای کمکدرسیتمیزی با یادآوری تحصیل و مطالعه در دهه شصت، تصریح میکند: در مدرسه ما، در مقطع راهنمایی، محمود نیکبخت معلم فارسی بود. آن زمانها کتابهای کممایه و دکان صفت «کمکدرسی» نبود. یعنی عنوان ارجمند «کمکدرسی» به چنین فلاکتی نرسیده بود!. اما معلمانی چون نیکبخت، آگاهی داشتند که باید در کنار کتابهای درسی، «کمکدرسی» داشت، اما به روش خودشان. بهطور مثال نیکبخت به ما یاد داده بود تا کتاب بخوانیم. کتاب «معلم مدرسه» از جلال آل احمد را میآورد و سر کلاس میخواندیم. برای مطالعه در خانه نیز کتاب معرفی میکرد. بعدها نیز که به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان رفتم، رفتار مهرداد دادمهر نیز اینگونه بود. بهواقع، شعر و بهویژه شعر نو و داستان و نمایشنامه خوانی را از ایشان و دیگر معلمان که مانند ایشان رفتار میکردند آموختم.
وی عامل دیگر آفت مطالعه و فرار مردم ازاین موضوع را حجم انبوه کتابهای سفارشی دانست و در ادامه میافزاید: بیاعتبار شدن تألیف یکی آفت مطالعه و فرار مردم ازاین موضوع است، یعنی هر فردی با گردآوری مطالبی از اینترنت یا سرقت از دانشجویانش، کتابی در بیست سی جلد چاپ میکند و مألف شناخته میشود.
حس تعلق در ایران ما
این نویسنده بابیان اینکه «حس تعلق» سالهاست که از جامعه رخت بربسته، اظهار میکند: بهطور مثال به حس تعلق به پرچم ملی نگاه کنیم؛ هر زمان که مسئلهای اجتماعی یا سیاسی مهمی پیش میآید، پرچم ایران مهم میشود!، تا جاییکه خیلی اغراقآمیز از پرچم میگویند و همهجا پرچم دیده میشود. اما با پایان یافتن مسئله، پرچم را تا و در بقچه گذاشته و به سراغ فعالیتهای دیگر میروند.
وی میگوید: امروز در جایجای شهرها، پرچم را بر لولههای بسیار بلند نصب میکنند، اما احترام به آن را در رفتار و عملکردها مشاهده نمیکنیم.
تمیزی تأکید میکند: حس تعلق به شهر و عناصر آن، در نسل امروز دیده نمیشود. یعنی برای آنها این موضوع تبعیین نشده است. بهطور نمونه برای این نسل، تراشیدن و بهاصطلاح نوسازی! کاشیکاریها و آجرکاریهای تاریخی بیاهمیت شده؛ تخریب بناهای تاریخی، تخریب محوطههای تاریخی، تخریب بافت تاریخی شهرها، مرمتهای غیراصولی، همه و همه بیاهمیت شده. به نظر بنده، در این موضوع بسیار کمکاری شده اما همچنان نسبت به اصلاح رویه امیدوار هستم.
آخرین وضعیت نشر کتاب در ایرانزینب زینالدینی، پژوهشگر گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر در گفتوگو با ایمنا اظهار میکند: صنعت کتاب از صنایع قدیمی و بنیادین است و توسعه آن نهتنها ازنظر مالی، دستاورد و منافع دارد؛ بلکه اثر مستقیمی بر رشد نگرش و بلوغ فکری افراد جامعه دارد.
وی میافزاید: در گزارشی که از سوی گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر با عنوان گزارشی از کلان صنعت کتاب در ایران و جهان منتشرشده است، با رویکردی دادهمحور، صنعت کتاب در کشور بررسیشده است.
پژوهشگر گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر بابیان اینکه در این گزارش شرایط کنونی این صنعت و شرایط موجود در جهان مقایسه شده است، ادامه میدهد: این کار انجامشده است تا بتوانیم جایگاه صنعت کتاب را در کشورمان درک کنیم تا در قدم بعدی به مسائل، وارسی پدیدههای جدید، فرصتها و تهدیدهای موجود در صنعت کتاب بپردازیم.
وی با طرح این موضوع که در این گزارش به بررسی صنعت کتاب در هفت منظر مختلف پرداختهشده است تا به تمام ابعاد این صنعت توجه شود، اضافه میکند: این هفت منظر عبارت از آموزش و محتوا، تولید و اشتغال، گفتمانسازی و ترویج، بازار و فروش، مخاطب و مصرف، ارزیابی و نظارت و تأمین مالی است.
زینالدینی تأکید میکند: مهمترین نکاتی که بامطالعه این مستند میتوان دریافت کرد این است که ورودیهای دانشگاهی سال ۱۳۹۹ مرتبط با صنعت کتاب در ۱۲ استان از کشور یک هزار و ۵۲ نفر است؛ همچنین رشتههای دانشگاهی مربوط به حوزه کتاب در ایران سه دسته هستند؛ کتابت و نگارگری، صنعت چاپ و مدیریت کتابخانه.
وی اضافه میکند: براساس این گزارش ۲۲۶ نفر از ظرفیت پذیرش مربوط به دانشگاههای دولتی است، همچنین روند جذب دانشجو، مرتبط با صنعت کتاب بهشدت کاهشی است و جذب دانشجو در سال ۱۳۹۶ بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر بوده که سال ۱۳۹۹ به ۱۰۵۲ نفر رسیده است.
پژوهشگر گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر با اشاره به دیگر آماری که براساس این گزارش استخراجشده است، تصریح میکند: طبق بررسیها مشخص شد که روند تولید کتاب از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۷ همواره صعودی اما روند تعداد شمارگان کتاب نزولی بوده است.
۷۶ درصد عناوین صنعت نشر در تهرانوی با تأکید براینکه ۷۶ درصد عناوین صنعت نشر در تهران منتشر میشود، اضافه میکند: این روند به سمت افزایش تمرکز در تهران است، بیشترین شمارگان کتاب و به پیروی از آن پُرکارترین انتشارات، نشرهای مربوط به کتابهای کمکآموزشی است که به نسبت میانگین تعداد صفحات کتاب، بیشترین حاشیه سود را نیز دارند.
زینالدینی بابیان اینکه خودانتشاری پدیدهای جدید در سطح جهان است، میگوید: شرکتهایی مانند آمازون پلتفرمهای قدرتمندی را برای مؤلفان علاقهمند به این موضوع توسعه دادهاند، تمایل مؤلفان به استفاده از خودانتشاری در سطح جهان بهسرعت در حال افزایش است و در ایران نیز امکان خودانتشاری فراهم است اما حمایتی وجود ندارد اما میتوان استدلال کرد که زمینه فوقالعادهای در این زمینه در حال شکلگیری است.
وی در ادامه صحبتهای خود بابیان اینکه سمنان بهترین استان ازنظر تعداد کتابخانه در کشور است، اظهار میکند: در این استان به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۱۰ کتابخانه عمومی و به ازای هر نفر ۵.۱ کتاب دارد اما تهران از منظر تعداد کتابخانه به ازای نفرات در بدترین وضعیت قرار دارد.
پژوهشگر گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر در بخش دیگر صحبتهای خود با اشاره به شیب نمودار میانگین قیمت کتاب در سالهای اخیر میافزاید: این شیب بهشدت تند و افزایشی است، این افزایش به سود فعالان این صنعت نیست؛ چراکه علت آن تورم است. با در نظر گرفتن افزایش قیمت کتاب، ارزش کتاب ارائهشده در سالهای اخیر بهمراتب کمتر از سال ۱۳۸۰ است، زیرا در این سال قیمت کتاب به نسبت قیمت سکه در بهترین در ۱۳۸۰ با هر وضعیت خود قرار داشت.
بررسی وضعیت کنونی کتاب با داده و آماروی با اشاره به انتشار «دادهنمای صنعت کتاب» میگوید: صنعت کتاب در کشور از موقعیت بالقوه و برجستهای برخوردار است، برای اینکه با نگاهی تخصصی مدیریت شود، نیازمند آگاهی از سازوکارهای اقتصادی این صنعت است.
زینالدینی ادامه میدهد: ازآنجاکه سیاستهای اقتصادی حاکم بر جامعه و رکود اقتصادی بر صنعت کتاب تأثیر مستقیم دارد، در گزارشی که از سوی گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر با عنوان «داده نمای صنعت کتاب» منتشرشده است، وضعیت کنونی صنعت کتاب با رویکردی دادهمحور و آماری بررسیشده است.
وی با توضیح درباره قسمتهای مختلف این گزارش اظهار میکند: در قسمت اول تصویری کلی از صنعت کتاب، طبق هفت مؤلفه مهم در صنعت کتاب که شامل عناوین کتاب منتشرشده، تعداد شمارگان کتاب، حجم بازار کتاب، قیمت کتاب، تعداد ناشران، کتابخانههای عمومی و کتابفروشی ارائهشده و در ادامه نیز روند وضعیت کتاب در کشور به روایت نمودار شرح دادهشده است.
پژوهشگر گروه سیاستپژوهی و تحلیل داده نمافر درباره برخی نکات قابلتوجه در این گزارش، میافزاید: براساس این گزارش، روند تعداد عنوان کتاب همواره صعودی بوده است، بیشترین شمارگان کتاب و به پیروی از آن پرکارترین انتشارات در سالهای اخیر، مربوط به کتابهای کمکدرسی و کودک و نوجوان است؛ همچنین سال ۱۴۰۰ میزان شمارگان کتاب به حدود ۱۳۰ میلیون نسخه رسیده است که با حذف کتابهای کمکدرسی، دینی و کودک نوجوان، این میزان به حدود ۵۰ میلیون نسخه میرسد.
وی بابیان اینکه طبق این گزارش قیمت حجم فروش بازار کتاب داخلی به حدود شش هزار و ۲۰۰ تومان رسیده است، تصریح میکند: بیشترین قیمت حجم بازار فروش مربوط به کتابهای کمکدرسی است؛ کتابهای ادبیات رتبه دوم را در اختیاردارند، همچنین شیب نمودار میانگین قیمت کتاب در سالهای اخیر اگرچه بهشدت صعودی است، اما روند قیمت تعدیلشده به این شکل نیست که نشان از تأثیر قیمت کتاب از تورم دارد.
زینالدینی اضافه میکند: در صورت صرفنظر از کتابهای کمکدرسی و کودک و نوجوان، قیمت تعدیلشده کتاب در طول سالهای مختلف، روند ثابتی را طی کرده است؛ همچنین کتاب کودک و نوجوان بیشترین میانگین قیمت هر صفحه کتاب را دارا است و پسازآن کتابهای کمکآموزشی در جایگاه دوم قرار دارند. براساس بررسی آمار و دادهها، بهجز کتابهای کمکدرسی و کودک و نوجوان، میزان چاپ نخست به تجدیدچاپ بیشتر است، روند تجدیدچاپ در کتابهای کمکدرسی، صعودی است اما در سایر کتابها روند نزولی داشته است.
وی بابیان اینکه بررسی تعداد ناشران بهعنوان مهمترین بازیگران صنعت کتاب نشان میدهد، رشد ناشران فعال درگذر زمان بسیار جزئی است و در مقابل تعداد ناشران غیرفعال افزایش پیداکرده است، اظهار میکند: سال ۱۳۹۹ طبق آمار ارائهشده از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دو هزار و ۵۳۰ مجوز نشر صادرشده که چندین برابر مجوز تعداد کتابفروشیها است و این موضوع آسیب جدی به اقتصاد نشر وارد کرده است.
کد خبر 635867منبع: ایمنا
کلیدواژه: سرانه مطالعه ایران پايين بودن سرانه مطالعه انتشارات و وضعیت نشر شاعران و نویسندگان بازار نشر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق دقیقه در شبانه روز کتاب های کمک درسی افراد اهل مطالعه مطالعه در ایران سال های اخیر کتاب فروشی ها کودک و نوجوان سرانه مطالعه شمارگان کتاب سرانۀ مطالعه صنعت کتاب نمایشگاه ها مطالعه کتاب ایران ما زین الدینی قیمت کتاب ارائه شده کپی رایت مهم ترین سال ۱۳۹۹ کتاب ها حس تعلق داده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۱۳۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رفع کمبودهای حوزه آب برای توسعه صنعت و کشاورزی خراسان شمالی
ایسنا/خراسان شمالی استاندار خراسان شمالی گفت: برای اینکه بتوانیم در بخش صنعت دام و کشاورزی شاهد توسعه استان باشیم در حال ارتقای زیرساختهای حوزه آب هستیم.
محمدرضا حسیننژاد در مراسم گرامیداشت هفته کار و کارگر که امروز (۱۲ اردیبهشت ماه) برگزار شد، اظهار کرد: خراسان شمالی در توسعه زیرساختهای صنعت پیشرو بوده است. در این راستا ارتقای زیرساختهای آب هدفگذاری شده است و مسیر قانونی خود را طی میکند تا بتوانیم از تخصیصهای بهتری برخوردار باشیم.
وی تاکید کرد: پروژه انتقال آب سرانی به نقاط مختلف استان در مسیر قانونیاش قرار دارد و در مجلس ردیف بودجه گرفته است که نقش بسیار زیادی در توسعه صنعت استان خواهد داشت. با انتقال آب سرانی به استان در بخش صنعت، دام، طیور و کشاورزی تحول خواهیم داشت و میتوانیم توسعه بیش از پیش را رقم بزنیم.
وی به حوزه اقتصاد استان اشاره و بیان کرد: سال گذشته، کنترل تورم در استان بهشکل مناسبی انجام شد و اکنون خراسان شمالی از رتبه چهارم کشور بهعنوان یک استان دارای تورم بالا به رتبه ۲۱ رسید و توانستیم در کنترل تورم نقش موثری ایفا کنیم. البته موضوع تورم در استان به وضعیت کشوری ارتباط مستقیم دارد و ۱۲۱ قلم کالا بر آن تاثیر میگذارد، اما با اقدامات مناسب و تلاشهای بسیار در این حوزه موفقیت حاصل شده است.
استاندار خراسان شمالی به توفیقها در حوزه علم و فناوری در استان اشاره کرد و گفت: با عملکرد مناسب در بخش پارک علم و فناوری و توجه و توسعه شرکتهای دانشبنیان توانستیم رتبه ۱۳ را در کشور کسب کنیم.
وی ادامه داد: پروژههایی به ارزش ۲۰۰۰ میلیارد تومان در شرکتهای دانش بنیان استان در حال اجراست که نقش بسیاری در توسعه اشتغال بخشهای مختلف دارند.
حسیننژاد از شناسایی ۱۳ زنجیرهای ارزش در استان سخن گفت و افزود: زنجیرههایی از جمله در گوشت، فرش، گیاهان دارویی، فولاد، آلومینا، پتروشیمی و ... در استان وجود دارد که برنامه تولیدات آنها را گسترش دادهایم و ۲۴ هزار میلیارد تومان تسهیلات در این حوزه نیاز است تا این زنجیرههای ارزش توسعه یابد.
وی به ناترازی بانکها در استان اشاره کرد و گفت: نسبت منابع به مصارف بانکها استان در سال گذشته نزدیک دو شد و این یعنی فشار زیادی به بانکها برای پرداخت تسهیلات وارد کردیم. این فشار زیاد بهدلیل وضعیت خاص خراسان شمالی و نیاز به منابع اعتباری بسیار است تا توسعه یابد.
وی بیان کرد: این موضوع نشان میدهد در خراسان شمالی نیازمند خط اعتباری خاص هستیم تا بتوانیم زنجیرههای ارزش را تقویت و استان را توسعه دهیم.
وی افزایش سود حوزه تولید را منوط به صادرات دانست و افزود: اکنون خراسان شمالی به ۳۸ کشور صادرات محصول دارد که موضوع مهم در این زمینه، تعهدات ارزی است و انتظار داریم معافیتهای مختلف مشمول این استان شود تا توسعه استان با شتاب بیشتری اتفاق بیفتد.
انتهای پیام